Dummy

یه خلوت دنج که من نشسته ام وسط و وراجی می‌کنم!

رفتم مطالب وب قبلیمو خوندم..چقدر تباه و خنده دار

  • ۰۰:۴۱

دارم وبلاگ قبلیم رو میخونم. آقا خیلی سوووژستتتتت *خنده خنده*

من برای اینکه نودل شده بود 5 تومن غر میزدم؟ بات وای؟ الان خوشحالم فعلا همون 12 تومنه و بیشتر نشده یا اینکه چرا سه تا کتاب شدن 95 (یا 99 یادم نیست) تومن؟؟ وای خدایا آخر طنزه (طنز تلخ عزیزان)

در حالی که چهارمین دوز واکسنمم زده ام و مردم الان دیگه خیلی کم ماسک میزنن و دست کسی الکل نمیبینم دارم پستای اون زمان رو میخونم..شکایتام از اینکه مردم چرا رعایت نمیکنن، غرغرام به مامانم اینا و تمیزکاری وسواس گونه من بعد از هرباری که کسی میرفت بیرون.. اگه نمیدونید باید بگم که هر بار که از خرید میومدن غر میزدم چرا رفتید بیرون بعدم همهههه کارتا جاکارتیا و کلیدا و گوشیا و.. رو با الکل تمیز میکردم حتی یادمه یکی دوبار با مخلوط آب و وایتکس (که با وسواس و حساب شده درستش کرده بودم) کیف بابامو تمیز کردم. خنده ام میگیره هاااا بچه ها ولی اون موقع خنده دار نبود. بعد تازه اون اوایل کرونا تو اسفند توهم تب داشتن برداشته بودم و به دوستام غر میزدم میگفتم مامانم اینا نمیذارن من برم دکتررر (میخواستم برم اون بیمارستانه که از اول بیمارای کرونایی میرفتن اسمش یادم رفته و خب طبیعتا مامانم ابنا نمیذاشتن برم که حتی اگه مریض نباشم برم بگیرم و برگردم) و میکفتم من مردم تقصیر ایناس *خنده خنده* چقدر کولی بودم!! 

بله دوران بی نتی که ملی شده بود از آبان تا نمیدونم چه ماهی سال 98 من تو وبم فعال شده بودم (چقدر وضعیت آشناس، تاریخ تکرار شده) بعدم من چرا به اعتراضات اون موقع میگفتم اغتشاش؟؟ چون اون موقع هم سطل آشغال آتیش میزدن؟!! چقدر چندش بودم عح (نه مخالف اعتراضا نبودم ولی اعتقادم این بود که نباید سطل آشغال آتیش زد *خنده تلخ*) 

چقدر زندگیم یکنواخته! اون موقع ها هم تابستونم رو هدر میدادم مثل الان :)

  • ۲۹
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan