- سه شنبه ۹ اسفند ۰۱
- ۱۴:۴۲
داشتم یه مطلب میخوندم که برای فصل 3 کتاب عادت های اتمی هست:
The 5 Triggers That Make New Habits Stick
میگفت چطور میتونیم عادت جدید اضافه کنیم و نگهش داریم. تو این مطلب درباره محرک های عادات صحبت کرده و به نظرم جالبه که بخونیدش. یه چیز خلاصه طور ازش میذارم ولی خوندش خودش هم خالی از لطف نیست.
اولین محرک: زمان
از رایج ترین محرک هاست. میپه تو زمان های مختلف روز کارای کارای مختلفی برامون عادت شده که پشت هم انجامشون میدیم مثلا صبح پاشدن و مسواک زدن و.. تو یه مدت دیگه ناهار. یه مواقعی یه سری عادات تو یه موقع خاص از روز میان سراغمون و اگه اذیتمون میکنن بهتره بدونیم چرا و بعد جایگزینشون کنیم.
دومین محرک: مکان
میگه یه سری عادات و رفتارا در پاسخ به محیطیه که توشیم. یه سری تحقیقات نشون داده ان که انجام عادات در محیط جدید آسونتره پس بهتره عادات رو به یک مکان خاص اختصاص بدیم.
یه سری جاها مثل خونه از قبل توش یه سری عادت سیو شده و اگه بخوایم چیز جدید ایجاد کنیم باید ذهنمون به نشانه ها و عادات قبلی غلبه کنه ولی اگه یه مکان جدید انتخاب کنیم مثل یه برگه سفید میمونه از قبل چیزی توش نیست و مغز نیاز نداره به چیزای موجود غلبه کنه. مثالی که زده بود این بود که هر بار باشگاه میره طرف میره همون نقطه قبلی و شروع میکنه گرم کردن و... و روزایی که حوصله نداره این محرک مکان میتونه کمک کنه که انجامش بده.
محرک سوم: رویداد قبلی (preceding event)
میگه یه چیزی قبلش اتفاق میفته به دنبالش یه چیزی رو انجام میدی. مثلا نوتیف میاد بعد چک میکنی. مثالش این بود که برای ایجاد عادت شکرگزاری هر وقت میخواد شام بخوره قبلش بابت یه چیزی شکر میکنه.
محرک چهارم: حال عاطفی
یعنی هر وقت یه حال خاصی هستید اون عادته ظاهر میشه مثل اینی که خودم چند ماهه دچارشم: پرخوری موقع ناراحتی
یه محرک قویه ولی برای عادات خوب سخته چون باید آگاهانه حسی رو که داری تجربه میکنی رو بفهمی و بهش توجه کنی. تو مثالش گفته که متوجه میشه داره استرس میگیره پس عادت تنفس عمیق رو پیاده میکنه. (این قسمت رو لطفا حتما از رو خود مقاله اش بخونید من سعی کردم منظوری که فهمیدم رو برسونم ولی خودشو بخونید بهتر متوجه میشید چی میگه)
محرک پنجم: بقیه افراد
همون کمال همنشین خودمونه. شنیدین میگن شما شبیه دوستاتون میشید؟ اینجا گفته دورتونو با کسایی پر کنید که عاداتی دارن که شما دوست دارید داشته باشید.
You are the average of the five people you spend the most time with
کدوم رو انجام بدیم؟ با امتحان کردن خودتون متجه میشید که کدوم براتون بهتره. باید اونیو انتخاب کنید که فوری فوتی انجامش بدید. مثال زده و گفته مثلا میخواید موقع ناهار 10 تا شنا برید. این ممکنه خیلی موثر نباشه چرا؟ چون مشخص نکردید قبلش؟ بعدش؟ یا چی؟ بهتره از اون قسمت رویداد قبلی استفاده کنید یعنی مثلا موقعی که میخواستم برم ناهار بعد اینکه لپ تاپمو بتستم بعدش 10 تا شنا برم. اینجا بلافاصله داره انجام میده اون کارو.