- يكشنبه ۳۰ بهمن ۰۱
- ۱۱:۵۷
من دیگه رسما شروع کردم هیراگانا و کاتاکانا رو یاد بگیرم. الان کلا رو مود یادگیری افتادم و اون دوره پایتون مقدماتی هم دارم میبینم. چرا؟ چون وقتی دور از خونه هستم انگار حس و حالم عوض میشه... خونمون اصلا جای مناسبی نیست حتی موقع کرونا هم نمیتونستم درس بخونم چون نمیدونم فقط مود و حس و فضاش به درد نمیخوره.
یه چنل دیلی دارم که دختره 18 سالشه و اومده تهران داره تو خوابگاه زندگی میکنه و مربی یه مهد دوزبانه هست. میگفت رابطم با خانوادم دوری و دوستی شده و بهتره. منم دقیقا همین حسو میکنم که اگه برم رابطه دوری دوستی با مامان بابام داشته باشم خیلی به نفعمه. آراااامش روااااااااان خالصصصصصصص!!
داشتم میگفتم که شروعش کردم. تصمیمی که داشتم این بود که موقع شروع کاری یا حتی قصدشو بیان نکنم تا وقتی شروع کنم و انجام شه چون انگار با گفتنش مغزم اونو انجام شده در نظر میگیره و دیگه شروعش نمیکنم. ولی اینجا یواشکی میگم. پارسال یا پیارسال هم همین موقع ها شروع کردم و ول کردم ولی الان باز ول کنم خرم
پ.ن: راستی شما عکس چاپ میکنید؟ الان که دیگه میشه تو گوشی و هارد و.. نگه داشت شما چاپ میکنید؟ چون من دوست دارم بعدا عکسام با کسایی که دوسشون دارم رو چاپ کنم و خودمو باهاشون خفه کنم :|
- ۷۳